پژوهشی در باب پیکره‌بندی ساختاری شعر «وسوسه» منوچهر آتشی

نوع مقاله : علمی-پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار زبان و ادبیات فارسی

2 ، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه اصفهان

3 دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه اصفهان

10.30465/copl.2022.39309.3681

چکیده

ساختار اصل سازمان‌دهنده‌ای به شمار میرود که عناصر بنیادینِ متن، در نهایت بر اساس آن تفسیر می‌شوند؛ بدین ‌ترتیب، منتقدان ادبی همواره بدان توجه کرده‌اند. بر اساس چنین دیدگاهی، ساختار متن ادبی از متن غیرادبی متمایز شده است. با این‌همه، به نظر می‌رسد علی‌رغم پژوهش‌هایی که معطوف به ساخت‌گرایی بوده و اهمیت ساختار کلی شعر در آفرینش اثر ادبی را روشن ساخته است، پژوهش نظام‌مندی که به تعامل دیالکتیک مولفه‌ها و ساختار کلی اثر بپردازد، در دست نیست. از این‌رو در جستار پیش‌رو کوشیده شده است، با رویکردی تحلیلی‌توصیفی ضمن استخراج روابط متنوع موجود در بین مولفه‌های یک ساختار، مبانی نظری پیکره‌بندی شعر را مطرح کرده و ساختار کلی اثر را از این چشم‌انداز بررسی کنیم. به همین سبب، با تکیه بر قواعدی مانند توازن تصویری، توازن نحوی، تقابل‌های دوگانه و انسجام غیرساختاری به خوانش ساخت‌گرایانه شعر «وسوسه» منوچهر آتشی می‌پردازیم و عواملی که منتهی به پیکره‌بندی ویژه‌ای در ساختار کلی آن شده است را روشن می‌کنیم. در این پژوهش روشن می شود که شاعر علی‌رغم آنکه میان هم‌عصران خود مغفول واقع شده است، با ابداعات فراوانی که با شیوه‌ی پیکره‌بندی در زبان شعری خود به کار می‌گیرد، ساخت ویژه‌ و محکمی را ایجاد می‌کند که به‌موجب آن از بسیاری شاعران هم‌عصر خود متمایز می‌شود.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

A Study on the Structural Configuration of Manouchehr Atashi's Poem "Vasvaseh

نویسندگان [English]

  • Masoud Algooneh Jouneghani 1 2
  • Zahra Farajzadeh 3
1 Associate professor of Persian language and literature, Humanities faculty, University of Isfahan
2 Associate professor of Persian language and literature, Humanities faculty, University of Isfahan
3 Department of Persian language and literature, University of Isfahan
چکیده [English]

The structure is the organizing principle on which the basic elements of the text are ultimately interpreted. Thus, literary critics have always paid attention to it. Nevertheless, it seems that despite the researches that are focused on structuralism and the importance of the general structure of poetry, there is no systematic research that deals with the configuration or the general structure of Atashi's Poem. Therefore, in the present study, an attempt has been made to use a descriptive-analytical approach to extract the various relationships between the components of a structure. In this research, accordingly, we first provide the theoretical bases of the configuration and relying on such principles as visual symmetry, syntactic symmetry, and nonstructural cohesion, we read Manouchehr Atashi's poem "Vasvaseh" and try to clarify the factors which lead to the special configuration of its general structure. In this research, it is revealed that the poet applies such principles in the configuration of his poetry. That is why, the reader encountering a poetic text, while thinking on the devices available in the text, comes to an understanding of the work

کلیدواژه‌ها [English]

  • Keywords: Structuralism
  • Semiotics
  • Configuration
  • Structure
  • Manouchehr Atashi
آتشی، منوچهر. (1383). دیدار در فلق، تهران: نگاه.
آلگونه جونقانی، مسعود. (۱۳۹7). نشانه‌شناسی شعر، تهران: نشر نویسه پارسی.
اخوان‌ثالث، مهدی. (1396). بدعت‌ها و بدایع نیما یوشیج. تهران: زمستان.
ابراهیم تبار، ابراهیم. (۱۳۹۴). «تحلیل ساختاری شعر میراث اخوان ثالث»، فصلنامه پژوهش‌های ادبی، ش۵۳، ص9 تا 34.
احمدی، بابک. (۱۳۷۱). ساختار و تاویل متن، ۲جلد، تهران: مرکز.
ایگلتون، تری. (۱۳۸۳). درآمدی بر نظریه‌ی ادبی، ترجمه عباس مخبر، تهران: نشر و مرکز.
بارت، رولان. (۱۳۷۰). عناصر نشانه‌شناسی، مجید محمدی، تهران: بین‌المللی الهدی.
برتنس، هانس. (۱۳۷۰). مبانی نظریه ادبی، ترجمه محمدرضا ابوالقاسمی، تهران: ماهی.
بهبهانی، سیمین. (۱۳۸۸). یاد بعضی نفرات، تهران: نگاه.
پاینده، حسین. (۱۳۹۸). نظریه و نقد ادبی:درسنامه میان رشته‌ای، تهران: سمت.
پیروز، غلامرضا و خلیلی، احمد. (۱۳۹۴). «تحلیل ساختاری شعر هزاره دوم آهوی کوهی»، ادبیات پارسی معاصر، ش۳، ص21 تا 44.
دهقانی، ناهید. (1388). «بررسی عناصر ایجاد انسجام متن در کشف المحجوب هجویری»، آینه میراث، ش2، ص99 تا 119.
دیچز، دیوید. (1373). شبوه‌های نقد ادبی. ترجمه محمدتقی صدیقیاانی و غلامحسین یوسفی. تهران: علمی.
شفیعی کدکنی، محمدرضا. (۱۳۶۶). صورخیال در شعر فارسی، تهران: آگاه.
صادقی‌منش، علی؛ علوی مقدم، مهیار. (1399). «تحلیل اسطوره شناختی‌تطبیقی نماد غار و بررسی نمودهای آن در شعر منوچهر آتشی با تکیه بر دیدگاه‌های میرچا الیاده»، ادبیات عرفانی و اسطوره‌شناختی، ش۶۰، ص141 تا ۱۷۲.
علی‌زاده، علی. (۱۳۸۲). «توازی یا تکرار پنهان و نقش آن در خلق آثار ادبی، یک تحلیل نحوی- کلامی»، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی، ش ۱۴۲، ص193 تا 209.
فالر، راجر و دیگران. (1386). زبان­شناسی و نقد ادبی، گردآوری و ترجمه مریم خوزان و حسین پاینده، تهران: نی.
قاسمی، روح‌اله؛ مرادی، میترا. (۱۳۹۷). «تحلیل ساختار شکل‌گیری معنا در شعر قصه‌ای از شب مهدی اخوان ثالث بر اساس آراء یاکوبسن»، جستارهای زبانی، ش۵، ص۲۴۱ تا ۲۶۳.
کزازی، میرجلال­الدی. (1373). زیباشناسی سخن پارسی: بدیع، تهران: نشر مرکز.
کمپل، جورج. (۱۳۸۳). در دانش‌نامه نظریه‌های ادبی معاصر، مهران مهاجر و محمد نبوی، تهران: آگه.
گرین، ویلفرد و همکاران. (۱۳۸۵). مبانی نقد ادبی، ترجمه فرزانه طاهری، تهران: نیلوفر.
لطفی­پور ساعدی، کاظم. (1374). درآمدی به اصول و روش ترجمه. ج دوم. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
محمدنژاد، زهرا. (۱۳۸۸). « آشنایی­زدایی در شعر منوچهر آتشی»، ماه ادبیات، ش۱۴۵، ص30 تا ۳۴.
ناصری، ناصر. (۱۳۹۵). «هنجارگریزی در شعر منوچهر آتشی»، پژوهش‌های نقد ادبی و سبک‌شناسی، ش۲۵‌، ص177 تا 202.
نیک‌سرشت، جعفر. (۱۳۹۹). «تاملی بر جنبه‌های زیباشناختی و معنایی ساخت‌های مقارن نحوی در قصاید خاقانی»، مطالعات ادبیات- عرفان و فلسفه، ش۱، ص233 تا 247.
نیکوبخت، ناصر؛ بیراوندی، محمد. (۱۳۸۳). «معناشناسی و هویت ساختار در شعر نیمایوشیج»، فصلنامه پژوهش‌های ادبی، ش۵، ص131 تا 146.
هاشمیان، لیلا؛ شریف‌نیا، فردین. (۱۳۹۳). «بررسی توازن آوایی در اشعار منوچهر آتشی»، نثر پژوهی ادبی فارسی، ش۳۶، ص359 تا 382.
یارمحمدی، لطف­الله. (1391). درآمدی به گفتمان شناسی، تهران: هرمس.