تحلیل گفتمان منشآت خانوادگی قائم‌مقام فراهانی بر اساس نظریّۀ کاربردشناسی اصول ‏ادب

نوع مقاله : علمی-پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

2 دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی

3 پژوهشگاه

10.30465/copl.2021.6824

چکیده

قائم‌مقام فراهانی از سیاستمداران بزرگ دورۀ قاجار به‏شمارمی‏آید و دارای تألیفات متعدّدی است که مهم‌ترین آن‌ها منشآت نام دارد. منشآت، نامه‏‏هایی است که در دورۀ دیوان‏سالاری به سبک ساده و روان نوشته شده‏ و به‏عنوان ژانری ادبی این ظرفیت را داراست که بر اساس نظریۀ کاربردشناسی اصول ‏ادب بررسی‏شود. از این رو، در این پژوهش، این نظریه در نامه‏های خانوادگی قائم مقام در منشآت، بررسی و تحلیل می‏شود تا از این طریق، شخصیّت و نحوۀ ارتباط وی با افراد خانواده ارزیابی شود. دربارۀ اصول ادب نظریّات متعدّدی بیان‏شده‏ که در این مقاله از نظریۀ براون و لوینسون بر اساس راهبرد‏های ادب سلبی و ادب ایجابی، خطاب‌های مستقیم و غیرمستقیم؛ و از نظریّۀ کالپپر در رابطه با راهبرد نقض ادب ایجابی و نقض ادب سلبی، و نقض مستقیم ادب بهره‏گرفته‏ شده‏است. نتایج حاصل از این جستار که به روش توصیفی‌ـ تحلیلی انجام‏شده؛ گویای این است که قائم‏مقام فراهانی از ادب ایجابی (39.75%) برای مخاطبان خود بهره فراوانی برده؛ و از ادب سلبی (2.75%)برای بیان علاقه خود بهره‏گرفته ‏و وجهه کمتر کسی را تهدید کرده‏‏است. نقض ادب ایجابی (7%) براساس عدم همدلی یا برچسب‏های نامناسبـ، درصد کمی را به خود اختصاص‏داده‏ و نقض ادب سلبی (3.75%) ـ بیشتر ناشی از فروتنی ـ و نقض مستقیم ادب (5.25 %) ـ نسبت به دنیاـ در این نامه‌ها بسیار کم‏شمار است. وی همچنین بیان غیرمستقیم (25.25%) را که دلیل بر رفتار مؤدبانه است؛ بیش از بیان مستقیم (16.25%) به‎‏کار گرفته‏است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Analysis of Ghaem Magham Farahani's family letters based on the theory of application of the principles of politeness

نویسندگان [English]

  • Tahereh Ishany 1
  • maryam amelirezai 2
  • Fereshteh Zokaiee 3
1 Faculty member of Institute for Humanities and Cultural Studies.Tehran, Iran.
3 Department
چکیده [English]

Ghaem Magham Farahani is considered one of the great politicians of the Qajar period and has several writings, the most important of which is called Manshat. Manshat is a letter written in a simple and fluent style during the bureaucracy period and as a literary genre it has the capacity to be studied based on the theory of application of the principles of literature. Therefore, in this study, the theory of literature in the family letters of the deputy in the source is examined and analyzed in order to evaluate his personality and the way of communication with family members. Numerous theories have been expressed about the principles of literature, in this article, from Brown and Levinson's theory, based on the strategies of negative literature and positive literature, direct and indirect speeches; And Calper's theory has been used in relation to the strategy of positive etiquette and negative etiquette, and direct violation. The results of this research which was done by descriptive-analytical method; It shows that Farahani's deputy has benefited a lot from positive literature for his audience; And he has used negative literature to express his interest and has threatened someone less. Positive etiquette violations based on lack of empathy or inappropriate labels account for a small percentage, and negative etiquette violations and direct etiquette violations are very few in these letters. He also uses indirect expression as a reason for polite behavior; It is used more than direct expression.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Ghaem Magham Farahani
  • Monshat
  • Family Letters
  • Politeness Theory
آقاگل‏زاده، فردوس. (1392). فرهنگ توصیفی تحلیل گفتمان و کاربرد شناسی. تهران : علمی.
اعتضادالسلطنه، علی‏قلی‏میرزا. (1370). اکسیرالتواریخ. به اهتمام جمشید کیان‏فر، تهران: ویسمن.
باغبانی، غزل و فاطمه کرم‏پور. (1396). «بررسی چگونگی رابطه بین شاخص قدرت و پدیدۀ ادب زبانی در روند بازجویی به لحاظ زبان‏شناختی: رویکردی گفتمانی و حقوقی». پژوهش‏های زبانی. سال8، شماره2، صص20ـ1.
حسینی، سیدمحمد. (1388). «ادب و قدرت: نشانگرهای زبانی مخالفت در جلسات دفاع از پایان نامه». پژوهش‏های زبان‏شناسی دانشگاه اصفهان. سال اول، شماره اول، صص100ـ79.
خدایی‏مقدم، معصومه و محمود الیاسی و شهلا شریفی. (1396). «توصیف وتحلیل چند واژۀ مؤدبانه و کارکرد آن‌ها در زبان‏فارسی در چهارچوب نظریۀ ادب براون و لوینسون». زبان‏پژوهی دانشگاه‏الزهرا(س). سال9،شماره22، صص 55ـ 25.
درپر، مریم. (1396). سبک‏شناسی‏انتقادی: سبک‏شناسی نامه‏های غزالی با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی. چاپ دوم. تهران : علم. 
صفارمقدم، احمد. (1388). «مقایسه عناصر ادب در زبان کره‏ای و فارسی». تحقیقات فرهنگی. دوره دوم، شماره1، صص97ـ 77.
فسایی، حسن بن حسن. (1388). سفرنامه ناصری. جلد 1. تصحیح و تحشیه از منصور رستگار فسایی، چاپ چهارم. تهران: امیرکبیر.
قائم مقام، میرزا ابوالقاسم. (1337). منشآت. به اهتمام جهانگیر قائم‏مقامی، تهران: کتابخانه ابن‏سینا. 
کشوردوست، آزاده. (1392). «بررسی اصول گرایس در داستان سیاوش در شاهنامه». زیبایی شناسی ادبی، دوره 4، شماره17 ، صص154ـ 133.
کوتلاکی، سوفیا. (1397). نظام ادب، تعارف و مفهوم وجهه در فرهنگ ایرانی. مترجمان زهرا فرخ‏نژاد و آذردخت جلیلیان، تهران: علمی فرهنگی.
محمودی‏بختیاری، بهروز و نرگس فرشته‏حکمت. (1392). «کاربست نظریه‌های زبان‌شناسی در تحلیل اثر هنری کاربرد نقض اصل ادب در تحلیل نمایشنامۀ وای بر مغلوب غلامحسین‏ ساعدی». باغ نظر. سال10، شماره26، صص32ـ23.
متشرعی، فریناز. (1387). «نسب‌نامه قائم مقام». پیام بهارستان. دوره2، سال1، شماره 1و2، صص385ـ376.
مؤزن نواده، محمود. ( 1392). «ﺑﺮرﺳﯽﮔﻔﺘﻤﺎنﺑﯽادﺑﯽ در زوﺟﯿﻦﻧﺎﺳﺎزﮔﺎر اﯾﺮاﻧﯽ(پایان‎نامه کارشناسی ارشد )». نگار داوری اردکانی. دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی.
مهدی زاده، مهدی. (1378). «تاریخچۀ منشآت در ادب فارسی». کیهان فرهنگی. شماره 154،صص67ـ64.
واردهو، رونالد و جنت ام. فولر. ( 1396)، «مروری بر نظریه‌های کاربردشناسی رونالد واردهو و جنت ام. فولر». برگردان تریفه عزیزی. زبان شناخت. شماره3،  صص70ـ43.
ه. سبحانی، توفیق. (1386). تاریخ ادبیات ایران. تهران: زوار.
یارمحمدی، لطف الله. (1395). تجزیه و تحلیل مقابله‏ای گفتمان‏شناختی. تهران: هرمس.
یول، جرج. (1398). کاربردشناسی زبان. ترجمۀ محمد عموزاده مهدیرجی و منوچهر توانگر. چاپ نهم. تهران : سمت.