استادیار سازمان اسناد و کتابخانه ملی، گروه پژوهشهای ایرانشناسی و اسلامشناسی
چکیده
نوشتن از زندگی به منزلة یکی از فروع تاریخنگاری، در تمدنهای مختلف سابقهای دیرین دارد. سنت زندگینگاری در ایران با حرکت در شاخههایی نظیر زندگینامه نویسی، اتوبیوگرافی نویسی، یادداشت نویسی، سفرنامه نویسی، خاطرهنویسی و نامهنگاری، یکی از رایجترین گرایشهای تاریخی-ادبیِ معاصر را شکل داده است؛ اما با وجود کثرت اقبال بدان و شکلگیریِ هزاران کتاب و تک نگاشت در دو سده و بویژه در دهههای اخیر در ایران، هنوز نمیتوان از ژانری کلی مشتمل بر انواع نوشتارهای مشتمل بر روایتی واقعگرایانه از زندگی بشر نشان یافت. این مقاله با طرح ایدة «زندگینوشت» به منزلة فرا ژانری که همه انواع و گونههای فرعیِ نوشتههای مبتنی بر ماجراهای واقعی زندگی انسان را دربردارد، با بهرهمندی از پژوهشهای گذشته، به ارائه طبقهبندی جدید و بازتعریفی از گونههای متعدد آن میپردازد. سه جریانِ «خویشتننگاری»، «دیگرنگاری» و «وقایعنگاری»، مهمترین جریاناتی هستند که در زندگینگاریها دنبال میشوند. روایت زندگی آدمی با رویکرد واقعگرایانه، وجهِ غالبِ خویشیِ زندگینوشتها است. اما در کنار این وجه اصلی و برخی وجوه فرعیِ مشترک، قالبهای متنوعِ این اَبَر ژانر، نقاط فصلی به صورت مرزهای سیال، لطیف و گاه غیر صریح دارند. در نوشتارِ پیش رو، با طبقهبندی این نوشتهها به اعتبار جایگاه راوی نسبت به سوژه در وهلة اول و نیز برخی ملاحظات ساختاری نظیر صورت، محتوا و حجم، رایجترین گونهها در زندگینوشتهای فارسی از قبیل زندگینامه، فرهنگ زندگینامهای، زندگینامک، کارنامه، کارنامک، یادنامه، تکخاطره، تکخاطرات، خاطرهنامه، اتوبیوگرافی، یادداشتنامه، خاطرهنامة گزارشی، سفرنامه، دلنامه، نامة شخصی و وصیتنامه شخصی به شمار آمده است. این پژوهش پس از ملاحظه بیش از ۵۰۰ اثر و به شیوهای توصیفی- تحلیلی انجام شده است.