1
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبائی
2
دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبائی
چکیده
واکاوی پیوند ادبیات و محیطزیست و نحوة انعکاس زیستبوم در آثار ادبی از اواخر قرن بیستم میلادی در قالب نقد زیستبومگرا آغاز گردید. این حوزة مطالعاتی با محور قرار دادن محیطزیست و دقت در تأثیر آن بر متون ادبی، ضرورت توجه به این موضوع را در علوم انسانی مطرح مینماید و بدینترتیب، در تلاش برای برجستهسازی جایگاه محیطزیست در متون ادبی و نیز حفظ آن در دنیای صنعتی امروز است. پژوهش پیشرو بر مبنای روش مطالعاتی همبستگی و با رویکردی توصیفی تحلیلی به بازخوانی و واکاوی داستان کوتاه عافیتگاه از مجموعه داستان دندیل اثر غلامحسین ساعدی پرداخته است. براساس پژوهش حاضر، محیطزیست به شیوههای گوناگونی در شکل دادن به نظام همبستة روایت اثرگذار بوده است. عنوانپردازی بومشناسانة روایت، کنشگریهای عنصر زیستمحیطی رودخانه در تعامل با شخصیت اصلی روایت و در نتیجه تغییر روند کلی زندگی وی، برقرار شدن تقابل میان عناصر سهگانة زیستمحیطی طبیعی، مصنوعی و اجتماعی و غلبة عنصر زیستبوم طبیعی در این تقابل بخشی از مصادیق نقشآفرینی محیطزیست در خلق کلیت روایت را شکل میدهند. برمبنای پژوهش پیشرو محیطزیست دیگر صرفا کارکردی زیباییشناختی ندارد بلکه در روایتپردازی به سطح یک شخصیت مستقل ارتقاء یافته است و در پیرنگ روایت دخالتی فعالانه دارد. وارونگی معادله انسان/ سوژه - زیست بوم/ ابژه و در نتیجه بروز فاعلیت زیستبوم و انفعال انسان یکی دیگر از جلوههای اثرگذاری زیستبوم در ساختار عام روایت است.