2024-03-29T10:53:28Z
https://contemporarylit.ihcs.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=305
ادبیات پارسی معاصر
2383-0549
2383-0549
1393
4
2
بررسی تطبیقی جلوههای ملیگرایی در شعر شوقی و بهار
ابوالحسن
امین مقدسی
صابره
سیاوشی
شوقی و بهار دو شاعر برجستۀ معاصرند که به سبب داشتن ویژگیهای مشابهی چون همزمانبودن، مسلمانبودن، زیستن در هنگامۀ استبداد سیاسی، درگیری با کشورهای استعمارگر، آزادیخواهی، داشتن مبارزات انقلابی، و تحمل تبعید و زندان، از نظر فکری و ادبی بسیار به هم نزدیکاند. این مشابهت به حدی است که بهرغم بیخبری این دو شاعر از یکدیگر و اینکه هیچ نام و نشانی از یکی در دیوان دیگری بهچشم نمیخورد، روح مشترکشان آنها را کاملاً آشنا جلوه میدهد. دو روحی که در سایۀ تربیت اسلامی بالیدهاند و بهکمال رسیدهاند. بررسی تطبیقی اشعار این دو شاعر نشان میدهد که میهندوستی و عشق به وطن از جلوههای بارز اندیشۀ آنهاست. بازتاب این وطندوستی در اشعار ایشان آنچنان گسترده است که به عنصری سبکساز و تعیینکننده در سطح محتوایی و زبانی شعر آنها تبدیل شده است. نگارندگان در این پژوهش کوشیدهاند با یافتن نقاط تلاقی اندیشۀ این دو شاعر در عرصۀ ملیگرایی (ناسیونالیسم)، از خلال اشعار و اندیشههای آنها، به تطبیق این رویکرد بهمثابة یکی از رهیافتهای فکری عصر حاضر بپردازند. در پایان نتایج بهدست آمده در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
بررسی تطبیقی
ملیگرایی
بهار
شوقی
2014
08
23
1
29
https://contemporarylit.ihcs.ac.ir/article_1335_c53de21a958e09f8816da88f33f5b50d.pdf
ادبیات پارسی معاصر
2383-0549
2383-0549
1393
4
2
خلیلالله خلیلی؛ شاعر بیداری و پایداری
رضا
چهرقانی
اسماعیل
شفق
خلیلالله خلیلی مشهورترین شاعر معاصر افغانستان است. شعر او درونمایههای متنوعی دارد، اما مضامین مرتبط با بیداری و پایداری در آثار خلیلی از جایگاه درخور توجهی برخوردار است. مضامینی همچون آرمان فلسطین، انترناسیونالیسم اسلامی، آزادیخواهی، استعمارستیزی، و دعوت مسلمانان به اتحاد و پرهیز از تفرقه در حوزة شعر بیداری و درونمایههایی همچون نفی استبداد و سلطة بیگانگان، ستایش مجاهدان و رزمندگان، شرح مصائب و مشکلات جنگ، و بیان دشواریهای مهاجرت و غربت در زمرة مضامین پایداریِ شعر خلیلی قرار میگیرند. این مقاله، ضمن تبیین زمینههای شکلگیری مضامین بیداری و پایداری در آثار خلیلالله خلیلی، به تحلیل نمونههایی از این اشعار میپردازد.
بیداری اسلامی
خلیلالله خلیلی
شعر مقاومت
شعر افغانستان
2014
08
23
31
51
https://contemporarylit.ihcs.ac.ir/article_1336_dd6f9ee308ee0b0174f7d64a50fb74c9.pdf
ادبیات پارسی معاصر
2383-0549
2383-0549
1393
4
2
بررسی سفر قهرمانی شخصیت در رمان شازده احتجاب با تکیه بر کهنالگوهای بیداری قهرمان درون
مجید
سرمدی
مصطفی
گرجی
سولماز
مظفری
نقد کهنالگویی از نظریههای مدرن نقد ادبی و مبتنی بر نقد روانشناختی است که بر اساس آرای یونگ بنا شده است. در این نوع نقد، ضمن مطالعه و بررسی کهنالگوهای یک اثر، چگونگی جذب آنها توسط ذهن شاعر و نویسنده نشان داده میشود. کهنالگوها که محصول تجربههای مکرر بشر در زندگی است و در ناخودآگاه وی به ودیعه نهاده شده است، از زوایا و ابعاد گوناگون مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتهاند. بر پایۀ این مطالعات، سفر قهرمانی برای رسیدن به کمال و رؤیای فردیت با تکیه بر حضور کهنالگوها در زندگی هر فرد میسر است. هدف این مقاله، بررسی رمان شازده احتجاب نوشتۀ هوشنگ گلشیری از منظر نقد کهنالگویی با تکیه بر مبانی فکری کارول. اس. پیرسون و هیو. کی. مار بر پایۀ کهنالگوهای دوازدهگانۀ بیداری قهرمانان درون است. پژوهشگران تلاش میکنند تا ضمن آشنایی اجمالی با این کهنالگوها، نشان دهند شخصیتهای داستانی نیز همچون شخصیتهای هشیوار، با تجلی این کهنالگوها، میتوانند در فرایند تفرّد گام نهاده و سفر قهرمانی را پیش گیرند. نتایج این تحقیق نشان میدهد رمان شازده احتجاب سرشار از کهنالگوهاست و به دلیل رویکرد روانشناسی خود، بر پایۀ نظریات کهنالگویی قابل تحلیل است. شازده احتجاب با حلول نه کهنالگو، روند تفرد را در پیش میگیرد و دیگر شخصیتهای داستان نقش پرورشدهندگی را در مسیر تشرّف برای او دارند.
نقد کهنالگویی
سفر قهرمانی
شازده احتجاب
هوشنگ گلشیری
2014
08
23
53
81
https://contemporarylit.ihcs.ac.ir/article_1337_b49b66009f012c5c25f1882588e8b8fc.pdf
ادبیات پارسی معاصر
2383-0549
2383-0549
1393
4
2
مؤلفههای نوجویانة آثار بهرام صادقی و «رمان نو»؛تأثیر و تأثّر یا توارد؟
ابراهیم
سلیمی کوچی
مینا
اعلایی
در عموم مطالعاتِ تطبیقی، آنچنان بر تقلید و اقتباس ادبیات داستانی معاصر ایران از ادبیات غرب تأکید شده که سهم عمدة تحولات تاریخی و اجتماعیِ این سرزمین در پیدایش نوجوییها و نوآوریهای صورتپذیرفته در ساحت ادبیات داستانی نادیده گرفته شده است، اما با توجه به آنکه ادبیات هر جامعه در هر دورة تاریخی تا حدودی تحت تأثیر جریانات موجود در همان عصر و محیط است، میتوان زمینههای بروز مؤلفههای مدرنیته در ادبیات داستانیِ فارسی را در زیرساختهای فرهنگی ـ اجتماعی ایران جستوجو کرد. از اینرو، بر این باوریم که ادبیات داستانیِ معاصر فارسی و تحولات نوجویانة آن، صرفاً با تأثیرپذیرفتن از ادبیات غرب شکل نگرفته و همواره مستعد شکوفایی و نوزایی بوده است. برای اثبات این فرض آثار بهرام صادقی را مطالعه و بررسی کردهایم که به اذعان خودِ او، قبل از برخاستنِ بانگِ شهرتِ «رمان نو» نوشته شدهاند و به باور همگان از نمونههای مهم و بارز مدرنیته در ادبیات داستانی فارسی بهشمار میروند؛ بنابراین، نوشتارِ حاضر دو هدف کارکردیِ عمده دارد: اولاً درصددِ اثباتِ وجود مؤلفههای مدرن و نوجویانه در آثار صادقی برآمده است و ثانیاً با رویکردی درونسرزمینی، به جستوجوی ادلّهای که میتواند پیدایشِ این مؤلفهها را در ادبیات داستانی معاصر فارسی توجیه کند، پرداخته است.
ادبیات مدرن فارسی
بهرام صادقی
تأثیر و تأثر
توارد
رمان نو فرانسه
2014
08
23
83
100
https://contemporarylit.ihcs.ac.ir/article_1338_79740331099bf9cdda8c51aff8519081.pdf
ادبیات پارسی معاصر
2383-0549
2383-0549
1393
4
2
تحلیل الگوهای ساختاری نمایشنامههای حمید امجد
مریم
شریفنسب
اعظم
هاشمی
حمید امجد یکی از نمایشنامهنویسان معاصر و صاحبسبک است. او از ١٣٦٥ تاکنون با نوشتن نمایشنامه و به صحنهبردن نمایشها، حضوری مستمر و ارزشمند در این عرصه داشته است. در این مقاله، پس از مقدمهای کوتاه و معرفی اجمالی حمید امجد، به اختصار به مفهوم ساختار و ساختارگرایی و سپس تحلیل بخشی از آثار امجد (نمایشنامههای دهههای هفتاد و هشتاد) با تکیه بر ساختار روایت آنها میپردازیم. هر نمایشنامه جداگانه مورد بررسی قرار گرفته است. در تحلیل الگوی ساختاری نمایشنامهها، از الگوی کلود برمون استفاده شده است. این بررسی نشان میدهد نمایشنامههای دهههای هفتاد و هشتاد امجد به لحاظ ساختاری (الگوی برمون) اغلب منجر به شکست شدهاند و پیروزی در این نمایشنامهها نادر بوده است. مقاله جزئیات این الگوها را نیز بررسی کرده است.
نمایشنامه
ساختار
ساختارگرایی
حمید امجد
کلود برمون
2014
08
23
101
123
https://contemporarylit.ihcs.ac.ir/article_1339_74b522b1bb7ffa75c38e0bdd77fbf56d.pdf
ادبیات پارسی معاصر
2383-0549
2383-0549
1393
4
2
تحلیل مناسبات خانوادگی در ادبیات داستانی جنگ
سیده مریم
عاملی رضایی
ادبیات داستانی جنگ بازآفرینی مناسبات میان مردمانی است که جنگ، خواسته و ناخواسته، در زندگی آنها تأثیر گذاشته است؛ بنابراین، بستری مناسب برای بررسی مسائل اجتماعی مرتبط با جنگ است. در این مقاله، بازتاب مسائل ناشی از جنگ بر مناسبات خانوادگی در ادبیات داستانی سه دهه پس از انقلاب اسلامی، بررسی و تحلیل شده است. روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای است و با رویکردی تحلیلی به بررسی و نقد تصویر خانوادههای درگیر با جنگ میپردازد. مناسبات خانوادگی و توجه به خانواده در داستانهای هر دهه، متناسب با نیازها و شعائر آن دهه به گونۀ ویژهای بازتاب یافته است. داستانهایی که بلافاصله پس از جنگ نگاشته شدند، اغلب با دیدگاهی آرمانی، مشکلات و مصائب پس از جنگ را در برابر ایمان و ارادۀ رزمندگان، کوچک شمردند و روحیۀ قوی رزمندگان یا خانوادههایشان را در برخورد با سختیها و ناملایمات به تصویر کشیدند، اما بهتدریج در دهۀ 1370 و 1380، نویسندگان با نگاهی عمیقتر و انسانیتر به مسائل ناشی از جنگ نگریستند و دردها و رنجهای فروخوردۀ بازماندگان جنگ و ارتباط آنان با خانوادههایشان را با دیدگاهی واقعگرایانهتر ارائه نمودند.
ادبیات داستانی
جنگ ایران و عراق
مناسبات خانوادگی
دهۀ 1360
دهۀ 1370
دهۀ 1380
2014
08
23
125
145
https://contemporarylit.ihcs.ac.ir/article_1340_5ccf9ad126bc8d520a71eedc8eb746e6.pdf
ادبیات پارسی معاصر
2383-0549
2383-0549
1393
4
2
مقایسة عنصر زمان در روایتپردازی رمانهای به هادس خوش آمدید و سفر به گرای 270 درجه بر مبنای نظریة ژرار ژنت
سیدعلی
قاسمزاده
حمید
جعفری
عبداله
شیخ حسینی
در میان عناصر روایت، پیرنگ و پیوند آن با زمان نقشی محوری دارد؛ زیرا نه تنها کنش شخصیتها و زاویۀ دید راوی ـ از دیگر اجزای مهم روایت ـ در زنجیرة پیرفتهای آن ظهور و بروز مییابند، بلکه کیفیت پیوستگاری آن دو در بازنمایی سبک شخصی و تکنیکهای داستانی اهمیتی ویژه دارد، اما باید توجه داشت که ماهیت و زمینة موضوعی روایت نقشی اساسی در کیفیت پردازش زمانی حوادث دارد. از این رو، این جستار به شیوة توصیفی ـ تحلیلی مبتنی بر نظریة روایتشناسی ژرار ژنت تلاش کرده است به مقایسة عنصر زمان در زنجیرة پیرنگ دو رمان بپردازد: یکی رمان به هادس خوش آمدید نوشتة بلقیس سلیمانی که از منظری زنانه به جنگ و پیامدهای منفی آن مینگرد و دیگری رمان سفر به گرای 270 درجه اثر احمد دهقان که روایتی مردانه از متن جنگ تحمیلی به شمار میآید. از حاصل کاربست این نظریه در تحلیل چگونگی زمانمندی رمان، برمیآید که رمان به هادس خوش آمدید از منظر کیفیت زمانمندی، از زمانپریشی بیشتری نسبت به رمان سفر به گرای 270 درجه برخوردار است که گویا گزینش شگردهای تلفیقی مدرنیستی و پسامدرنی بلقیس سلیمانی در روایتگری و استفاده از ظرفیتهای روایات اسطورهای، در کیفیت و گسترة زمانپریشی رمان بیتأثیر نبوده است.
روایتگری زنانه و مردانه
عنصر زمان
به هادس خوش آمدید
سفر به گرای 270 درجه
ژرار ژنت
2014
08
23
147
175
https://contemporarylit.ihcs.ac.ir/article_1341_1aa0d23482cd51a47ef0e3bcf4776dfb.pdf
ادبیات پارسی معاصر
2383-0549
2383-0549
1393
4
2
نیما یوشیج: توازی شعر و داستان و نمایش در تئوری و سرایش
سارا
مطوری
مصطفی
صدیقی
هر اثر نمایشی هستی و بنیان خویش را بر عناصری بنا مینهد که شدت و ضعف هر یک از این عناصر ـ صرف نظر از تأثیر در مانایی و ماندگاری ـ اثر را در آمد و شدی هنری، میان داستان و نمایش شناور میسازند. این عناصر شامل شخصیت، زمان و مکان، گفتوگو، و... هستند. نیما یوشیج، در پی گذار از مؤلفههای سنت در شعر گذشته، عناصر نمایشی ـ داستانی را برای گسترش و وسعتبخشیدن به دامنۀ توصیفی شعر و جولان اندیشۀ شاعر، به ساحت شعر وارد کرد. وی در تداوم همین راه «افسانه» را، که نمودار نگرش نوینی در عرصۀ ادبیات بود، سرود. این پژوهش در آغاز به بازخوانی و استخراج نظریههای نیما یوشیج دربارۀ چیستی و چگونگی حضور عناصر نمایشی ـ داستانی در شعر، در آثار منثور نیما، میپردازد. آنگاه همة موارد یادشده به صورت عملی در مجموعهاشعار نیما جستوجو و بررسی و تبیین میشود، تا از این رهگذر میزان و چگونگی به کارگیری این عناصر در اشعار او نشان داده شود. بر اساس آمار به دست آمده از اشعار نیما میزان به کارگیری عناصر نمایشی در این شعرها، به طور تقریبی از این قرار است: طرح 68 درصد، شخصیت 5/46 درصد، گفتوگو 50 درصد، زمان 57 درصد، و مکان 57 درصد. بر همین اساس میتوان گفت همۀ اشعار نیما از تئوریهای او پیروی نمیکنند.
نیما یوشیج
شعر نو
طرح
شخصیتپردازی
گفتوگو
زمان و مکان
2014
08
23
177
200
https://contemporarylit.ihcs.ac.ir/article_1342_e3fed7d02da71b30eb55503c39910e3d.pdf